loading...
@ مجلــه اینـــترنتی اســتوا @

فاخر بازدید : 128 جمعه 11 فروردین 1391 نظرات (0)
یه روز یه ترکه... نه! یه روز یه رشتیه... نه! یه روز یه لره... نه! یه روز... اصلا ولش کن! بذار از اول می گم!یه روز یه ترکه اسمش ستارخان بود، یا نمی دونم شایدم باقرخان؛ خیلی شجاع و باهوش بود. یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی بر اومد. جونش رو کف دستش گذاشت و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد. فداکاری کرد، برای امروز من، برای امروز تو، برای همه ما، برای ایران. برای اینکه حالا ما بتونیم تو این مملکت، آزاد زندگی کنیم./
یه روز یه رشتیه اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی. خیلی شجاع بود. همراه مردم شهر و استانش جلوی ارتش شوروی و بیگانه ایستادند تا نتونن خاک کشورمون رو اشغال کنن. میرزا کوچک خان اون قدر جنگید تا خونش رو فدای ما کرد، فدای میهنش، فدای ایران... ./
یه روز یه جنوبیه اسمش علی هاشمی بود، سردار هور، یکی از سرداران بزرگ دفاع مقدس، جونش رو فدای آرمان هاش کرد، فدای سرزمینش، فدای ایران، فدای من و تو ... ./
یه روز یه فارسه اسمش کوروش بود. ۲۵۰۰ سال قبل، وقتی همه کشورهایی که الان ادعای بزرگی دارن یا فرهنگ نداشتن یا اصلا کشف نشده بودن، منشور حقوق بشر رو نوشت./ 
یه روز یه لره اسمش آریوبرزن بود. وقتی که اسکندر و متجاوزان به کشور ایران حمله کردند، با سپاه کم تعدادش جلوی ارتش بزرگ مقدونی ایستاد و وقتی همه سربازاش کشته شدن، خودش اون قدر جنگید تا تکه تکه شد، برای اینکه از خاک ایرانش دفاع کنه./
یه روز ما همه با هم بودیم... ترکه و رشتیه و لره و فارسه و آبادانیه و ... ما با هم دوست بودیم و متحد. تا اینکه دشمنامون رمز دوستی ما رو کشف کردن و قفل دوستی ما رو شکستن./
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم... به همدیگه می خندیم... ما این جوری شادیم... خیلی داره بهمون خوش می گذره، نه؟!!/
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 251
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 168
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 206
  • بازدید ماه : 391
  • بازدید سال : 1,338
  • بازدید کلی : 59,725