loading...
@ مجلــه اینـــترنتی اســتوا @
فاخر بازدید : 60 شنبه 29 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
به شاهزاده خبر دادند که جوان فقیری در شهر هست که بسیار به تو شباهت دارد!

شاهزاده دستور داد و جوان را به حضورش آوردند.

شاهزاده بر روی تخت نشسته بود، بادی به غبغب انداخت و در حضور درباریان گفت:از سر و وضع

فقیرانه ات که بگذریم، بسیار به ما شباهت داری، بگو ببینم مادرت قبلا در دربار خدمت نمی کرده

است؟؟؟!!!!!

درباریان خنده تمسخر آمیزی کردند و به جوان با تحقیر نگریستند!!

جوان لبخندی زد و گفت: اعلا حضرتا، مادر من فلج مادر زاد است ، اما پدرم چندی باغبان شاه بوده است!!!!!!!!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 251
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 152
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 190
  • بازدید ماه : 375
  • بازدید سال : 1,322
  • بازدید کلی : 59,709