سلام
تعدای اصطلاح گیر اوردم که بیشترش برای صفات به کار میره
dead beat;dead tired
كاملا خسته و فرسوده
dead drunk
كاملا مست
dead loss
خسارت كامل و غیر قابل جبران
شخص نا قابلی كه نمی توان از وجودش استفاده كرد
a dead silence
سكوت كامل و مداوم
dead calm نیز به همین معناست.
dead slow
تقریبا غیر متحرك ، متوقف
for good or ill
هرچه باداباد ، هرچه می خواهد بشود
great and small
همه انواع جانداران،همه موجودات زنده،ریزودرشت
good,bad or indifferent
خوب ، بد ، یا بی نظر
high and dry
تك و تنها ، بدون حامی
high and low
همه جا ، هر جا
drunk or sober
چه خواب و چه بیدار ، چه مست و چه هوشیار
by fair means or foul
بطور درست یا نادرست ، مشروع یا نامشروع
fair and square
بطور عادلانه ، به طریق منصفانه
few and far between
نا یاب،نادر،غیر مكرر
free and easy
دمدمی ، لا قید ، بی ملاحظه
To air
خشك كردن ، تهویه كردن،اطلاع رسانی
to alleviate
آرام كردن ، تسكین دادن
to apprehend
بیم داشتن ، دستگیر گردن
to ask
پرسیدن / خواستن / جویا شدن / درخواست كردن
to attend
شركت كردن ، حضور یافتن
to bandy words (with someone)
رد و بدل كردن حرف های تند ( با كسی) در دعوا ، با كسی مشاجره لفظی داشتن
to abandon
ترك كردن/قطع امید كردن/از طرح یا نقشه ای صرف نظر كردن/از زن و فرزند خود متاركه كردن
to achieve
برآورده كردن هدف/منظور/به موقعیتی نائل شدن/در زندگی اجتماعی وجهه ای كسب كردن
to acknowledge
وصول نامه ای را اعلام كردن/پذیرفتن شكست/به اشتباه خود مقر بودن/از لطف كسی قدر شناسی كردن
to acquire
كسب كردن دانش/بدست آوردن ذوق(برای كار یا چیزی)/بخود گرفتن نوعی تلفظ
to adopt
كودكی را به فرزندی قبول كردن/پذیرفتن طرح یا نظری/خو گرفتن به عمل/اختیار كردن مقیاس های جدید
ancient and modern
در سراسر طول تاریخ / اعم از گذشته و حال
for better (or) for worse
هرچه باداباد/هرچه می خواهد بشود
black and blue
(در مورد كوفتگی و ضربه خوردن) سیاه و كبود
cut and dried
صاف و پوست كنده/قاطع و روشن/سنجیده و بی پرده
dead and gone ; dead and buried
مرده و از دست رفته/مرده و فراموش شده
dead
هر گاه بصورت اصطلاح بكار رود می تواند معانی مختلفی داشته باشد مثلا:
a dead language
زبانی را گویند كه دیگر تكلم نمی شود
a dead letter
نامه ای كه در پست خانه به علت معلوم نبودن آدرس بلا تكلیف مانده است
قانونی كه ضامن اجرایی ندارد
a dead line
كالایی كه مغازه دار بعلت عدم تقاضای مشتری از خرید و فروش آن دست كشیده
dead stock
كالایی در بازار كه خریدار ندارد
a dead wire
سیمی كه برق در آن جریان ندارد
dead in the eye of the law
محروم از حقوق مدنیت
be/go dead
در مورد تلفن گفته می شود كه كار نمی كند
امیدوارم استفاده کنید
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت